چرا سخت کوشی برای تریدرها ضرروی است؟
آيا شما ميتوانيد انتظار داشته باشيد که با خواندن تعدادی کتاب و رفتن
به چند سمينار در عرض يک هفته يک جراح مغز بشويد؟ اگر اين امکان برای شما وجود داشته باشد!
مسلما پاسخ شما منفی است ولی با اين حال اکثر افراد انتظار دارند در مدت زمان کوتاهی به يک نابغه در بازار تبديل شوند.
به سراغ تریدر های موفق برويد و با آنها گفتگو کنيد . يقينا درک خواهيد کرد که چه مقدار تلاش و کوشش ، زمان ، پشتکار و ضررهای مادی را تحمل کرده اند تا به جايی رسيده اند که ما امروز آنها را در اين موقعيت ميبينيم.
بين يک تريدر حرفه ای و موفق با يک حقوقدان،دکتر يا تاجر هيچ تفاوتی از نظر زحماتی که بايد بکشند تا به هدف برسند وجود ندارد. در نتيجه شما در ابتدا بايد تصميم بگيريد که آيا واقعا ميخواهيد يک معامله گر حرفه ای بشويد يا خير؟
اين سوال را از خودتان بپرسيد و با صداقت به آن جواب بدهيد . از خودتان بپرسيد آيا من واقعا به معامله در بازار های مالی علاقه دارم و يا تنها پتانسيل پولی موجود در اين بازار است که مرا شيفته خود کرده و باعث شده تا به سراغ آن بيايم؟
دراکثر گفتگوهايی که با افراد برتر در حرفه های مختلف انجام ميشود داشتن علاقه به حرفه انتخابی يکی از نکات مشترک همه آنهاست . اگر هدف و انگيزه اصلی شما بدست آوردن پول باشد اين هدف دست يافتنی است. منتها به شرطی که شما انگيزه کافی برای يادگيری و کوشش را نيز داشته باشيد نه اينکه به اميد بدست آوردن پول زياد فقط به دنبال يافتن استراتژي هايی برويد که به ظاهر آسان و پولساز به نظر مي آيند . علاقه برای بدست آوردن پول چنانچه باعث شود شما فعاليت بيشتری بکنيد بسيار هم خوب هست و ميتواند در موفقيت به شما کمک کند . واقعا جای تعجب است وقتی معامله گرانی هستند که حتی ابتدايی ترين کتابها راجع به نحوه کار بازار را هم نخوانده اند ولی خيلی هم اميدوارند که سودهای کلانی را که در انتظار آنها نشسته اند،بدست خواهند آورد.
به نظر ميرسد که خواندن يک کتاب در مورد اصول و قوانين بازار برای آنها کار بسيار پر زحمتی است. جالب اينجاست که اکثر اين افراد براحتی قادرند يک حساب ده هزار دلاری را در کمتر از شش ماه از بين ببرند.
در حقيقت داشتن معاملات موفق نه تنها مستلزم دانستن اصول معامله گری است بلکه نيازمند تلاش و کوشش برای ماندن در اوج آمادگی می باشد. در بين نوابغ اين بازار و در بين تريدرهای موفق ما ميتوانيم افرادی را پيدا کنيم که با تلاش و کوشش توانسته اند صاحب حسابهای بزرگ بشوند اما همه آنها سالها زحمت کشيده اند و تلاش کرده اند. بارها شکست خورده اند ولی با يافتن اشکالات کارشان دوباره شروع کرده اند.
آيا ما با آنها تفاوت داريم؟
يک حقوقدان سالهای زيادی را زحمت ميکشد و تلاش ميکند تا به هدف برسد و اين مسئله برای افرادی که ميخواهند يک تريدر موفق باشند نيز صادق است.
اگر شما تازه کار هستيد و ميخواهيد موفق شويد و به بازدهی های
خوب برسيد از همين امروز شروع کنيد . تصور کنيد که سه سال اول ورود به بازار را در حال آموختن در يک دانشگاه هستيد. بازار معلم شماست و حسابی که در ابتدا باز ميکنيد شهريه ای است که بايد بپردازيد.
معنی آن اين است که بايد سخت کار کنيد. بگذاريد اين موضوع را در دو قسمت بررسی کنيم.
در ابتدا شما مي بايست با صرف وقت بر روی خصوصيات فردی خودتان مطالعه کنيد و يک روش معامله که با آن احساس راحتی ميکنيد را انتخاب کنيد و سپس ياد بگيريد که با آن روش چگونه درست معامله کنيد . درباره آن مطالعه کنيد ، بپرسيد و بيشتر ياد بگيريد. اساسا اولين گام برای شروع ، انتخاب يک سيستم مناسب است. با توجه به اينکه پيدا کردن اين سيستم کار چندان ساده ای نيست و شايد مجبور شويد بارها و بارها آن را عوض کنيد لذا اينکار ممکن است تا مدت يکسال نيز بطول بيانجآمد ) توجه داشته باشيد که در اينجا منظور سودآوری يا عدم سوداوری مناسب سيستم نيست و شما تنها بايد سيستمی را پيدا کنيد که با خصوصيات رفتاری و درونی شما مناسب است و با آن احساس راحتی ميکنيد ( ، در طی اين مدت به احتمال فراوان شما مقداری پول از دست خواهيد داد توصيه من به شما اين است که در اينطور مواقع دست از معامله بکشيد و آن را فراموش کنيد.
اگر احساس کرديد که باز هم دوست داريد به معامله کردن ادامه بدهيد و به تريد علاقه منديد برگرديد و شروع کنيد زيرا در اينصورت ميتوانيد اميدوار باشيد که واقعا به اين کار علاقه داريد و امکان موفقيت برای شما وجود دارد. بعد از اينکه سيستم مناسب را پيدا کرديد حال ميبايست با نظم و انظباط قوانين آنرا دنبال کنيد.
باور کنيد نظم و انظباط و داشتن ديسيپلين در اجرای قوانين از ملزومات موفقيت است. شما نبايد به شرايط فعلی تان قانع باشيد و ميبايست سيستم تان را توسعه بدهيد و سعی در بهينه تر کردن آن داشته باشيد. توجه کنيد که قانع نبودن به اين معنی نيست که هر روز سيستم تان را عوض کنيد بلکه هدف فقط بهينه تر کردن سيستمی است که مناسب شماست و با بهينه کردن آن ميتوانيد به سمت موفقيت گام برداريد . برای داشتن ديسيپلين بيشتر تمرين کنيد و بر روی اشتباهاتتان کار کنيد تا تکرار نشوند.
بله يک تريدر هر قدر هم که حرفه ای و کارآزموده باشد باز هم از اشتباه مبرا نيست. به عنوان مثال ميتوانيد به سرگذشت جس ليورمور توجه کنيد.
در قسمت بعد این مقاله ، در مورد سرگذشت جس لیورمور صحبت خواهیم کرد.
