خیلی وقت ها موقع ترید کردن با مناطقی مواجه شدیم که علت واکنش قیمت به آن ها نمی دانیم، مثلا در اَسِتی منتظر خرید در قیمت 95 هستیم ولی قیمت از 95.2 بر می گردد و اردر ما را فعال نمی کند، در کل حمایت را درست تشخیص داده ایم ولی نتوانستیم ترید کنیم، ICT به ما می ابداع شدوید که چرا قیمت به آن سطح واکنش داشته است.
یا بعضا دیده ایم که قیمت، حرکات بزرگش را از نواحی ای شروع می کند که اصلا ما نمی توانستیم پول بزرگ را آنجا تشخیص بدهیم، از کجا باید می فهمیدیم که آن منطقه مبدا این حرکت بزرگ بوده است؟ باز هم پاسخ در نزد ICT است.
سبک ICT یا inner circle traderتوسط مایکل هادلستون (Micheal Huddleston) ابداع شد.
مایکل خودش شاگرد لری ویلیامز نویسنده ی کتاب “اسرار طولانی مدت برای معامله گران طولانی مدت” بوده است. مایکل 30 سال سابقه ی معامله گری دارد و سبک ICTرا در زمانی که با بانک ها همکاری می کرد ابداع کرده است. او می گوید که از طریق مهندسی معکوس به روش معاملاتی بانک ها پی برده است.
در ICT خیلی با سطوح حمایت و مقاومت مرسوم در پرایس اکشن کاری نداریم و بیشتر به بررسی اوردربلاکها، عملکرد بازار در ساعتهای مختلف، سطوح نقدینگی و بررسی مناطق استاپلاس می پردازیم. این تعاریف ICT در تمام بازارهای رمزارزها، فارکس و سهام و همین طور در تمامی تایم فریم ها قابل مشاهده است.
تمام تحرکات بازار را نقدینگی شکل می دهد، هرجا که نقدینگی زیاد باشد، قیمت حرکت بزرگتری را تجربه می کند، مقدار قابل توجهی از نقدینگی را استاپ های تریدرها آماده می کند. اصولا تریدرها استاپ خود را کجا قرار می دهند؟ معمولا شما به عنوان یک معامله گر استاپ خود را پشت سر یک قله برای سود گرفتن از ریزش ها و پشت سر یک کف برای سود گرفتن از بالا رفتن بازار قرار می دهید، حالا خود را به جای بازارگردان بگذارید، قطعا اول برای نقدینگی استاپ ها را می زنید و بعد به مسیر خود ادامه می دهید. دقیقا این روش میان بازارگردان است.
سبک ICT به ما می گوید که مثلا حواسمان به سقف کندل های هفتگی قبلی باشد، بیشتر تریدرها، های کندل هفتگی قبل را مقاومت می دانند، اما بانک ها و مارکت میکر ها معتقدند که آن مناطق جایست که نقدینگی وجود دارد، پس طبق خواسته ی آن ها قیمت را به آنجا می رود تا استاپ لاس تریدرها را فعال کند و بعد قیمت به صورت آبشاری به پایین می ریزد.
یکی دیگر از مهم ترین ستاپ های ICT که شما باید در پرایس اکشن ICT اوردر بلاک ها هستند. به طور خلاصه، اوردر بلاک، رفتاری در بازار است که نشان از پر شدن سفارشات و روند حرکتی موسسات مالی و بانک های بزرگ که بازیگران عمده بازار هستند. احتمال بازگشت قیمت از مناطق اوردر بلاک، بسیار بیشتر از بیس های معمول عرضه و تقاضا است.
از دیگر ستاپ های سبک ICT می توان به ایمبالانس، اشاره کرد. خیلی وقت مشاهد کرده ایم که قیمت پیش از رسیدن به یک مثلا منطقه ی عرضه، واکنش نشان داده و ریزش می کند. با بررسی چارت متوجه می شویم که قیمت در بار قبلی که در آن منطقه بوده بعد از درجا زدن و تشکیل یک منطقه ی به اصلاح تریدینگ رنج، آن سطح را بدون واکنش مجدد شکسته و به صطلاح پولبکی نزده است. این عدم واکنش باعث برهم خوردن تعادل یا برهم خوردن بالانس می شود چرا که باعث می شود بسیاری از اوردرها با قیمت همراه نشوند پس این موضوع باعث می شود که وقتی قیمت مجددا به آن سطح رسید پیش از نفوذ به محدوده، حرکت جدیدی را آغاز کند. این محدوده را ایمبالانس می نامیم و این واکنش باعث می شود این برهم خوردگی بالانس چارت از بین برود.
در ICT ستاپ های دیگر مانند BOS، CHOCH و … وجود دارد که هر کدام به نحوی با استفاده از متدهای خاص خود موقعیت های معاملاتی جدیدی را برای معامله گران فراهم می کنند.
در پایان لازم است که اشاره کنیم که دانستن سبک های نوینی مثل ICT مکمل خوبی برای شما هستند تا بتوانید هم تعداد موقعیت های بهتری را روی چارت پیدا کنید و معاملات خود را با استاپ های بهینه تر مدیریت کنید.