چگونه اخبار روندها را تغییر می دهند؟ قیمت چگونه به سمت ارزش ذاتی خود حرکت می کند؟ عرضه و تقاضا چه نقشی در این میان دارد؟

روند نزولی، روند صعودی یا روند رنج… شاید روی چارت معنا و مفهوم ان ها را بلد باشیم اما اگر بدانیم که در عمل چه اتفاقی برای قیمت می افتد تا یک روند را تشکیل دهد قطعا دید بهتری برای معامله گری به ما می دهد.

روندهای بزرگ دارای سه مرحله هستند:

سرمایه گذاران آگاه و زیرک در مرحله ی تجمیع اقدام به ورود به بازار می کنند. اگر روند پیش از آن نزولی باشد این سرمایه گذاران زیرک درمی یابند که موانع و اخبار بدی که باعث نزول قیمت شده بودند رو به کاهش گذاشته است. همچنین آن ها قیمت آن دارایی را کمتر از ارزش واقعیش ارزیابی می کنند و بدون سر و صدا شورع به جمع آوری یا به اصطلاح تجمیه می کنند و سبد های خود را از آن سهم یا رمز ارز یا نسبت جفت ارز معاملاتی پر می کنند.

حتما شنیده اید که در کف ها خبرهای منفی افزایش پیدا می کند تا معامله گران خرد پنیک شوند و اقدام به فروش دارایی های خود کنند. این فروش منجر به پر شدن اردرهای معامله گران بزرگ می شود. اصولا شیوع این خبرهای منفی بزرگ ولی بی تاثیر کار بزرگان بازار می باشد.

اصولا در این مرحله روی چارت شاهد کف سازی هستیم. قدرت روند نزولی پیشین رو به ضعف نهاده و دیگر از کندل های نزولی بسیار قوی خبری نیست. همینطور شیب حرکت نزولی بسیار کم می شود و به اصلاح قیمت گرد می شود.

آغاز مرحله ی مشارکت عمومی (زمانی که اکثر تحلیل گران تکنیکال شروع به سرمایه گذاری می کنند) زمانی است که قیمت سریعا شروع به رشد می کند و اخبار اقتصادی رو به بهبود می گذارد.

در این مرحله است معامله گران حرفه ای ماکسیمم حجم مجاز خود برای ورود به معامله را در جهت روند که در اینجا صعودی است را وارد می کنند و اگر موقعیتی در خلاف جهت روند ببیند با حجم خیلی کمتری وارد می شوند چرا که اصولا در جهت روند هر لحظه ممکن است شاهد یک حرکت صعودی ناگهانی باشیم.

در این قسمت از بازار خبرها صحت بیشتری پیدا می کنند. همچنین رفته رفته حس خوبی برای تا به ابد صعودی بودن آن دارایی در معامله گران عام ایجاد می شود.

مرحله ی توزیع زمانی است که روزنامه ها، سایت ها و خبرگزاری ها به صورت گسترده شروع به انتشار اخبار و تحلیل های مثبت می کنند و اخبار اقتصادی در بهترین و مثبت ترین حالت خودش قرار می گیرد. در این هنگام است که حجم معاملات در جریان مشارکت عمومی افزایش می یابد.

اینجاست که همان سرمایه گذاران آگاه و زیرک که در اواخر دوران نزولی شروع به خرید کرده بودند (زمانی که هیچ کس علاقه ای به خرید نداشت) پیش از اینکه خریداران اخیر آماده ی فروش بشوند شروع به عرضه می کنند. اینجا همان جایی است که خبرهای بسیار مثبت ولی بی تاثیر روی قیمت شروع به گسترش می کنند و باعث می شود تا معامله گران از همه جا بی خبر شروع به خرید کنند. در واقع خریدهای آن ها باعث خالی شدن سبدهای بزرگان بازار در سقف می شود.

در سقف ها اصولا شاهد کند شدن روند صعودی و رو به ضعف نهادن آن ها هستیم. دیگر از کندل های صعودی بزرگ خبری نیست و شیب حرکت صعودی نیز کم می شود بازار به حالت رنج در می آید.

در روند های نزولی نیز دقیقا شاهد همین موضوع به صورت برعکس هستیم و این چرخه همواره در بازارها حاکم بوده است.

معامله گران با درک درست این چرخه در بالاترین تایم فریم معاملاتی خود قطعا می توانند تشخیص بدهند که در کجای بازار قرار دارند و با کنترل حجم در معاملات خود به نتایج مطلوبی برسند. تمام روش ها و متدهای تحلیل تکنیکال بر این تلاشند تا بتواند روندها را به درستی تشخیص بدهند، در واقع اگر ما بتوانیم روند بازار را درست تشخیص دهیم و به جای تلاش برای گرفتن معاملات برگشتی، در جهت روند معامله کنیم قطعا قدم بسیار بزرگی را برای موفقیت در بازارهای مالی برداشته ایم.