نشستن بیکار نیز یک موقعیت معاملاتی است
این هفته چند سوال دربارهی اینکه آیا هنوز در حال معامله هستم یا خیر، دریافت کردهام. جواب کوتاه آن این است که بله، هر روز به نمودارها نگاه میکنم.
متوجه شده ام که گاهی اوقات دورههای طولانی حدود یک ماه وجود دارند که موقعیت های معاملاتی کمتری پیدا می کنم .
در این حالت ، هیچ کاری جز نظارت ندارم. برخی از افراد از این موقعیت خسته میشوند و میخواهند معاملاتی را که وجود ندارند، به اجبار باز کنند .
میدانم که در ابتدا هم من همچنین بودم، بنابراین میخواستم در این مقاله تأکید کنم که نشستن بیکار نیز یک موقعیت معاملاتی است .
نکتهی اصلی این است که شما نمیتوانید آنچه را که ریسک نمیکنید، از دست بدهید. ریسک شما زمانی بسیار بیشتر می شود که با یک سیستمی معامله کنید که آن را تست نکردهاید و پیشبینی درستی از نتایج آن ندارید. شما فقط میخواهید ریسکهای محاسبه شده را بپذیرید، نه معاملاتی که بر اساس حدس و گمان انجام میشوند.
هدف معامله: عشق یا پول؟
بسیاری از افراد به دنبال پول هستند، نه عشق به معامله. من عشق معامله را دارم و همین عشق تنها دلیلی است که من تاکنون در این مسیر باقی مانده ام .
شما باید واقعاً از چالش لذت ببرید و توانایی مقابله با عدم قطعیت را داشته باشید. شما همچنین باید دربارهی آنچه که میتوانید به دست آورید واقع بین باشید.
تاثیر بدهی بر روی معامله
وقتی که تازه شروع به معامله کردم، فکر میکردم با تبدیل شدن به یک معاملهگر باهوش، می توانم تمام مشکلات مالی خود را حل کنم. اگرچه این کاملاً ممکن است، اما عوامل دیگری نیز وجود دارند که باید در نظر می گرفتم.
برای من، بزرگترین درگیری ذهنی ، مقدار زیادی بدهی است که در حال حاضر دارم. اما معاملهگری بازی بسیار روحی است و داشتن مقدار زیادی بدهی میتواند با ذهن و معاملات شما بازی کند. بهترین توصیه در این زمان این است که بدهیهای خود را پرداخت کنید .
بنابراین من حساب معاملاتی خود را برای پرداخت هایم نقد کردم و در حال حاضر در حال ایجاد درآمدی هستم که وابسته به روانشناسی نیست. این باعث شده تا تجربهی معامله برایم شبیه به زندگی شود، زیرا متوجه شدم که معاملات را به زور انجام نمیدهم و از خوب معامله کردن لذت میبرم.
تعادل میان شغل تمام وقت و معاملهگری
یک مانع دیگر برای موفقیت شما شغل تمام وقت شما است.
خارج شدن از شغلی که از آن بدتان میآید، یکی از دلایلی است که مردم معاملات را به زور انجام میدهند. اگر این داستان در مورد شما صدق میکند، آیا میتوانید شغلتان را به یک چیزی کمتر فشار دهنده تغییر دهید؟ اگر این امکان وجود ندارد، آیا میتوانید یک سیستم معامله را بر اساس یک بازه زمانی بلندتر طراحی کنید تا نیازی به پیگیری بازار به میزان زیاد نباشد؟
این تصمیمات میتوانند شما را به راه صحیح هدایت کند و تمایل شما به اجبار معاملات را کاهش دهند. آیا این کار برای شما زیادهروی است؟در این صورت ممکن است معاملهگری شغل اصلی و واقعی شما نباشد و بهتر است چیزی را که واقعاً علاقهمند به آن هستید پیدا کنید. قلبتان و حساب بانکیتان از این کار سپاسگزار خواهند بود.