سفته بازی اصطلاحی رایج در بازارهای مالی از قدیم الایام است. معامله گران غالبا سفته بازی را عمل درستی نمی دانند و عموما از سفته بازان متنفرند. سفتهبازها افرادی هستند که با آگاهی کامل از نوسانات قیمت اقدام به معاملات پر ریسک میکنند. سفته بازان اصولا پول های بزرگی دارند و با پول بزرگسان به راحتی می توانند مسیر حرکت قیمت را تغییر دهند یا تقویت کنند. سفته بازها ممکن است افراد عادی متمول، موسسات مالی، صندوق ها، بانک و… باشند. از معروف ترین سفته بازان تاریخ می توان به جرج سورس اشاره کرد. بلایی که او با سفته بازی بر سر پوند انگلیس آورد زبانزد خاص و عام است. او چند ماه پیش در بازار رمزرارزها یا کریپتو کارنسی نیز وارد شده بود.
سفته بازی یعنی انجام معامله یا معاملاتی که در آن ریسک بالایی برای از دست دادن سرمایه وجود دارد و البته انتظار کسب سود قابلتوجهی نیز می رود. تشخیص سفته بازی از سرمایهگذاری مشکل است. تمایز این دو مفهوم به عوامل مختلفی مانند نوع دارایی، مدت زمان بودن در معامله و میزان اهرم بستگی دارد.
سفتهبازان، نقدینگی بازار را فراهم میکنند و طیف وسیعی از تقاضاهای باز را پاسخ میدهندو بالطبع ازین نظر مورد قبول معامله گران واقع می شوند. همچنین فروش استقراضی توسط سفتهبازان به جلوگیری از ایجاد حباب قیمتی کمک میکند. صندوق های سرمایهگذاری و صندوقهای پوشش ریسک نیز گاهی در سفته بازی شرکت میکنند. درمجموع میتوان گفت: سفته بازان به دنبال بازده بسیار بالا هستند، اگر سود قابلتوجهی در پیش نباشد، قطعا انگیزهای برای شروع سفته بازی وجود ندارد.
سفتهبازها به دنبال ارزش سهام یا آن دارایی ها نیستند. معمولاً این افراد، سرمایهگذارانی ریسکپذیر و پیچیده هستند که در بازارهای مربوطه، تخصص دارند. آنها معمولاً سرمایهگذاریهای اهرمی مانند قراردادهای آتی و اختیار معامله را انجام میدهند. از این رو به این سرمایهگذاران، سفتهباز گفته میشود که آنها سعی میکنند تا تغییرات قیمت را در بخشهای بیثباتتر بازار پیشبینی کنند و فکر میکنند که به سود بالایی خواهند رسید، حتی اگر شاخصهای بازار، خلاف آن را نشان دهد. همچنین فعالیت این افراد، در چارچوب زمانی کوتاهتری نسبت به سرمایهگذاران دیگر، صورت میگیرد. بهطورکلی، فعالیتهای سفتهبازان دارای ریسک بالاتری هستند که اغلب، به دلیل این است که شاخصهای بازار، احتمال بالا رفتنِ ارزش پولی دارایی را نشان نمیدهند. سفتهبازان، معمولاً قراردادهای آتی یا اختیار معامله را بیش از سهام خریداری میکنند.
سهم های کم حجم، ارزان و گمنام، سهم مورد علاقه ی سفته بازان است. آن ها می توانند با پول خود مقدار زیادی از آن سهام را بخرند و با افزایش تقاضا باعث رشد انفجاری قیمت شوند. از طرفی می توانند با فروش تعداد زیادی از آن سهام نیز، روزگار سیاهی را برای آن سهم رقم بزنند.
نکته ی حائز اهمیت این است که سفته بازی همیشه هم مفهوم منفی ندارد. فرض کنید موسسه ای، سرمایه گذاری در سهمی را در بازه ی زمانی مشخصی با توجه به فاندامنتال آن سهم پر پتانسیل و سودده ارزیابی می کند و با توجه به دیتاهایی که به دست آورده از این سرمایه گذاری مطمئن است. به همین خاطر با سرمایه ی زیادی وارد آن سهم می شود. این موسسه عملا سفته بازی انجام داده و این اتفاق بدی نیست.
اگر به این دست از مقالات علاقه دارید، دیگر مقالات ما را در تریدر پلاس مشاهده کنید.
معمولا این روش در بازارهایی که ثبات اقتصادی و یا سیاسی کمتری دارند بیشتر به چشم می خورد، البته این به این معنی نیست که در بازارهای دارای عمق کافی و ثبات سیاسی و اقتصادی، این گروه فعال نیستند. بلکه در تمام بازارهای مالی با شدت و ضعف می توان آنها را پیدا کرد و اساسا بازار بدون این گروه بی معنی خواهد شد. اما در حد افسار گسیخته آن موجبات به وجود آمدن حباب های قیمتی شدید خواهد شد. در بازارهای کارا، قیمت بازار به قیمت ذاتی آن سهم می رسد. بازار غیرکارا باعث دلسردی سهامداران عادی میشود. این افراد فقط به اطلاعات رسمی دسترسی دارند که تمام واقعیت بازار را برایشان منعکس نمیکند و باعث ظهور تعدادی از سهامداران با نقدینگی سنگین در قالب سفتهباز میشود. این افراد بر اساس اطلاعات پنهانی بازار، بیدلیل یک سهام را بالا و پایین نوسان میدهند و خسارت زیادی به فعالان بورس وارد میکنند. ذکر این نکته خالی از لطف نیست که سهمها با شرایط بنیادی مناسب، اصولا از حباب سفته بازان در امان هستند و در زمان ریزش بازار، سقوط سنگین را تجربه نمیکنند. اما سهم شرکتهای کوچک که دچار سفته بازی شده اند به همان سرعتی که رشد کردند سقوط میکنند.
هر دو گروه سفته باز سهم را طی روزهای متمادی زیر نظر میگیرند. پس از آن با کدهای معاملاتی مختلف اقدام به خرید سهام در پلههای مختلف میکنند. تفاوت خریدشان با خریدهای معمولی در این است که با حجمهای بالا و از طریق کدهای مختلف معاملاتی این کار را انجام میدهند که جزو سهامداران درصدی سهم قرار نگیرند. اگر در رده سهامداران درصدی قرار بگیرند، معاملات آنها رصد شده و اهداف آنها نقش بر آب خواهد شد. این افراد، پس از اینکه سهام مدنظرشان را در قیمتهای مناسب خریدند اقدام به جلب توجه عموم معامله گران در بازار میکنند. یعنی در حمایتهای چارت اقدام به بالا بردن حجم معاملات میکنند. روال کار آنها، به این صورت است که چند روز حدود دو الی سه روز معاملاتی با کدهایی که دارند اقدام به صف خرید کردن سهم میکنند. در روزهای آینده، همین سفتهبازها با کدهای معاملاتی متفاوت، صف خرید صوری ساخته و قیمت پایانی سهم را تا مثبت کامل بالا میبرند.
در همین حال سایر معامله گران وقتی میبینند یک سهم چند روز صف خرید بوده و اکنون نیز این صف ادامه دارد، توجهشان به این سهم جلب شده و اقدام به رفتن در صفهای خرید میکنند. در روزهای بعدی، سفتهبازان سفارش خود را کمکم از صف حذف میکنند. در روزهای آخر که سهم به اهداف خود نزدیک شده، این افراد اقدام به تبلیغ سهم در شبکههای اجتماعی کرده و سایر سهامداران را با خود همراه میکنند. به این افراد موج سوار گفته می شود. این گروه که خطرناکترین فعالان بورس میباشند، با استفاده از سرمایههای کلان و قابلیتهای ترویج اطلاعات و اخبار کذب سعی در دستکاری و انحراف بازار دارند. این گروه از فعالان هیچ تمایلی به رعایت قوانین ندارند. غالب افرادی که در روزهای پایانی به جمع سهامداران پیوستند، با ضرر از سهم خارج میشوند.
وقتی سفته بازها در حال کار روی یک سهم است، حجم معاملات سهم چندین برابر حجم میانگین ماهانهاش شده و چند روزی ادامه مییابد. پس از طریق حجم معاملات میتوانید متوجه ورود پول هوشمند و سفته بازی روی آن سهم یا دارایی شوید. درصورتیکه اگر سهمی ارزشمند باشد کمکم حجم معاملاتش افزایش مییابد. سعی کنید فقط در حمایتهای معتبر اقدام به خرید کنید نه هر حمایتی که پیش روی سهم بود. حد ضرر خود را نیز همیشه رعایت کنید و متناسب با رشد هر سهم حد ضررتان را بالا بیاورید.
در انتها باید بگوییم بازار بدون سفته بازها نقدینگی بسیار کمی دارد و شاید بتوان گفت بدون آن حرکت قیمت و خرید و فروش سخت می شود ولی با نکاتی که در این مقاله عرض شد باید مراقب باشیم که در دام سوداگری آن ها نیافتیم.