همه ی ما معامله گران بازارهای مالی دوست داریم که تمام یک موج حرکتی قیمت را برای خود بگیریم. اصولا به کم قانع نیستیم. می خواهیم کفِ کف خرید کنیم و سقفِ سقف بفروشیم.
اگر معامله گر بازارهای مالی باشید متوجه شده اید که این اتفاق به ندرت برایتان رخ داده است.
گرفتن تمام یک موج برای بازارگردان ها بسیار مشکل است چه برسد به ما تریدرهای خرد. بازارگردان که احتمالا سقف و کف بازارها را به خوبی می دانند به دلیل پر نشدن اردرهایشان نمی توانند تمام سقف و کف بازار را بگیرند و ما تریدرهای خرد چون نمی توانیم سقف و کف دقیق را تشخیص بدهیم.
در این مقاله با هم بررسی می کنیم که چطور از ستاپ های ادامه دهنده و برگشتی بیشترین بهره را ببریم.
ستاپ های برگشتی یعنی ترید بر خلاف حرکت بازار…
یعنی ما اینطور تحلیل می کنیم که قیمت به یک سقف یا کفی رسیده و تحلیل ما این است که قیمت از آن محدوده برخواهد گشت. به اصطلاح سقف یا کف بازار را شناسایی کرده ایم. پس به امید برگشت قیمت از آن محدوده وارد معامله ی برگشتی می شویم.
مشخصا ستاپ های برگشتی سود بیشتری را از آن ما می کند ولی ستاپ های ادامه دهنده خیال آسوده تری را برای ما در پی دارد. اکثر معامله گرها به دنبال سود بیشتر هستند و بالطبع ستاپ های ادامه دهنده را انتخاب می کنند، اما واقعیتی که باید با آن کنار بیاییم این است که تمام یک موج برای ما نیست! چرا!؟ چون هرگز نمی توانیم به صورت مستمر تمام یک موج را برای خود کنیم و اگر چنین ستاپ هایی وجود داشتند به وسیله ی ربات نظم و تعادل در بازارها از بین می رفت.
پس باید بپذیریم که فقط بخشی از یک موج روزی ماست.
اصولا توضیه می شود که به جهت حفظ تمرکز فقط “یک یا دو ستاپ” ادامه دهنده ی روند و “یک یا دو ستاپ” برگشتی در استراتژی خود داشته باشید.(به همراه نقطه یا نقاط ورود، استاپ لاس و تارگت ها) با گذشت زمان هرچه حرفه ای تر شدید می توانید تعداد ستاپ های خود را افزایش دهید.
محدود بودن تعداد ستاپ ها در استراتژی منجر به این می شود که در بازار منظم تر و با دیسیپلین تر عمل کنید.
تحلیل فاندامنتال اگر بیشتر از تکنیکال به معامله گران کمک نکند قطعا کمتر هم نیست. فرض کنید شما درتحلیل فاندامنتال خود، تا یک ماه آینده مارکت را صعودی می بینید، پس بهتر است که تمرکز و ماکسیمم حجم معاملات خود را روی ستاپ های ادامه دهنده ی روند بگذارید و معاملات برگشتی را با نصف حجم معمول خود وارد شوید.